‏رویاهای پوچ‏

 

 

 

 

عجیب شباهتی داشتی با دریا:

دریا نیز غرقش که میشوی پس ات میزند!!!

 

+نوشته شده در سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت17:6توسط elnaz | |

کاش فقط بودی

وقتی بغض میکردم بغلم میکردی و میگفتی

ببینم چشاتو منو نیگاااااااا

اگه گریه کنی قهر میکنم میرما

+نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت23:9توسط elnaz | |

سخت است

فراموش کردن کسی که با او همه چیز و همه کس را

فراموش میکردم

+نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:51توسط elnaz | |

بدرقه اش کن

شاید با دیگری خوشتر باشد

مگر خوشحالیش آرزویت نبود؟؟؟

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت15:56توسط elnaz | |

"بعضی ادما یهو میاند

یهو زندگیتو قشنگ میکنند

یهو میشن تموم دلخوشیت

یهو میشن دلیل خنده هات

یهو میشن دلیل نفس کشیدنت

بعد همینجوری یهو میرند

یهو گند میزنند به آرزوهات

یهو میشن دلیل همه ی غصه هات و اشکات

یهو میشن سبب بالا نیومدن نفست"

 

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت15:44توسط elnaz | |

"عـــــاشق” را کـــه بــرعکــــس كنيم می شــــود “قـــشاع

دهخــــدا را می شــناسی؟ لــــغت نــامه اش را کــــه بــاز کـــردم نـــوشته بود: قــــشاع:

دردی که ادم را از درمـــــان مایــــوس میکند

+نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت20:56توسط elnaz | |

دلم میگیرد... وقتی میبینم او هست! منم هستم... اما قسمت نیست!

+نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت20:53توسط elnaz | |

خدایا ممنون که مرا در حد ایوب میبینی… ولی تمامش کن! دیگر بریده ام

+نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت20:45توسط elnaz | |

التمــــاس مال دیـــروز بود . . .

مال وقتـــی که ســــــــاده بودم !

امــــ ــروز ,, می خواهی بــــــری ؟؟؟

هیس !!

فقط ... " خــــــ ــداحافظ

+نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت20:41توسط elnaz | |

دلم تاب می خواهد و یک هل محکم تا هری بریزد پایین !!! هرچه را در خودش تلنبار کرده

+نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت20:24توسط elnaz | |

به سلامتیه اون رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره

به سلامتیه مداد پاکن که بخاطر اشتباه دیگران کوچیک میشه

به سلامتیه اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم که هنوزه شکستن بلد نیست

به سلامتیه اونایی که تو اوج سختیا و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنند درکمون میکنند

به سلامتیه اونایی که درددل همه رو گوش میدند اما معلوم نیست خودشون کجا درددل میکنن

به سلامتیه اون رفتگری که تو این هوا به عشق زو و بچش کوچه و خیابونو جارو میزنه تا یه لقمه نون حلال در بیاره

به سلامتیه اونایوی که تو این هوای دونفره با تنهاییاشون قدم میزنند

به سلامتیه اونایی که دوستت دارم رو درک و اونو به حساب کمبودات نمیذارند

به سلامتیه همه ی باباهایی که رمز تموم کارتهای بانکیشون شماره شناسنامشونه

به سلامتیه کسی که هنوز دوسش داری ولی دیگه مال تو نیست

به سلامتیه مادری که وقتی سر سفره غذا کم میاد اولین کسی که از اون غذا خوشش نمیاد خودشه

به سلامتیه همه ی اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دائمیه

به سلامتیه همه ی اونایی که به پدر و مادراشون احترام میذارند و میدونند تو خونه ای که بزرگترا کوچیک بشند هیچوقت کوچیکترا بزرگ نمیشند

به سلامتیه مادر که بخاطر ما هیکلش بهم خورده

به سلامتیه اونی که بی کسه ولی نا کس نیس

به سلامتیه اونایی که عشقشون پیششون باشه یا نباشه چشمشون مث فانوس اینور اونور نمیره

به سلامتیه همه ی اونایی که مارو همینجوری که هستیم دوست دارند

به سلامتیه اون دختری که حاضره زیر بارون خیس بشه ولی سوار ماشین هیچ پسرس نشه

به سلامتیه کسی که مبهش میزنگی خوابه ولی واسه اینکه دلتو نشکنه میگه خوب شد زنگ زدی باید بیدار میشدم

به سلامتیه اونی که دوسش داریم ولی نمیفهمه آخرشم مارو دق میده

به سلامتیه اون پسری که وقتی تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشکل میفته بازم سرشو میندازه پایین و میگه هرچیم باشی انگشت کوچیکه ی عشقمم نیستی

به سلامتیه دوست خوبی که مث خط سفید وسط جاده تیکه تیکه میشه ولی بازم پا به پات میاد

به سلامتیه دوست نازنینی که میگفت قبرمو خیلی بزرگ بسازید آخه میخوام با خودم یه دنیا آرزو به گور ببرم

+نوشته شده در جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت12:41توسط elnaz | |

 

وقتی حرف نمیزنی میگذارند به پای جواب نداشتنت،

 

                                              عمرا بفهمند داری جون میکنی تا حرمت هارو نگه داری.....

+نوشته شده در چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:,ساعت23:29توسط elnaz | |

سلامتی اونی که میدونی هیچ وقت نمی تونی بهش زنگ بزنی ولی دلت نمیاد شمارشو از گوشیت پاک کنی

+نوشته شده در چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:,ساعت22:45توسط elnaz | |

چقدر بده که تو میتونی خودتو خر کنی

داغون کنی

بدبخت کنی

اما نمیتونی خودتو بغل کنی،

آروم کنی

از تنهـایی دربیاری...

+نوشته شده در چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:,ساعت22:29توسط elnaz | |

"اینجا صدای پا زیاد میشنوم"

"اما هیچکدام تو نیستی"

"دلم خوش کرده خودش را به این فکر"

"که شاید"

"پابرهنه بیایی"

+نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت16:38توسط elnaz | |

بــراي اينکـه هنـوز بـه تـو فکـر ميکنـم

هنـوز نگرانـت ميشـم

هنـوز دلتنگت ميشـم

و هنـوز دوسـتـت دارم . . .

از خـــودم متـــنـفـــرم..........

+نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت16:26توسط elnaz | |

دیشب برایت اشک ریختم

برای نبودنت اشک ریختم

تو وهمه ی تو سهم من بود اما..............

عیب ندارد من همه ی اشک هایم راحلال کردم

تو اسوده باش در روز محشر

به من وقلب من وچشم های من بده کار نیستی

+نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:58توسط elnaz | |

 

هر وقت گریه می کنم سبک می شوم...

عجب وزنی دارد چند قطره اشک...

+نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:54توسط elnaz | |

بعـضـی وقـتا هسـت که:

دوســت داری کنــارت باشه

محــکم بغلـت کنه

بذاره اشک بریزی تا آروم شی

بعــد آروم تــو گـوشـت بگه:

من که باهــاتـــم دیــــــوونـــه...

+نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:41توسط elnaz | |

ازین پس تنها ادامه میدهـم درزیر باران حتی به چتر هم جواب ردمیدهـم

میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشـم...

"باران نبار من چتر دارم نه یار"

+نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:31توسط elnaz | |

 

 

خــــــدایــــــا :

دلــــــم را آنانی میشــــــکنند که هرگز دلــــــم به شکستــــــن دلشان راضــــــی نمی شود !!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:18توسط elnaz | |

 

هميشه در رياضيات ضعيف بودم...

                                        نميدونم چطوري من+تو شد فقط من؟؟؟

+نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:40توسط elnaz | |

 

  هميشه ميگن سر بي گناه تا پاي دار ميره اما بالاي دار نميره

ولي تا حالا کسي به اين فکر نکرده که

رفتن تا پايه دار براي بي گناه از صد بار مرگ بدتره

+نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت15:36توسط elnaz | |

 

عیبی نـداره
ایـن شبا کـه مـن تـو رو " آه " می کـشم
تـو در آغـوش دیـگری نـفس عمیـق بـکش
لعنتی........!

 

 


+نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت17:49توسط elnaz | |

 

دمش گرممممممممممممم 

باران را میگویم

به شانه ام زد و گفت خسته شدی؟؟؟

 

امروز را تو استراحت کن من به جایت میبارم

+نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت1:24توسط elnaz | |

..................شرمنده میکنی..........

..................گاهی در خواب...............

...............به من سر میزنی................

+نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت1:5توسط elnaz | |

جدی میپرسم

"دوستت دارم را"

وقتی برای هردویمان فرستادی

هم من،هم او

خداییش خیانت میکردی؟؟؟

یا شایدم یا رعایت عدالت؟؟؟

+نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:,ساعت1:3توسط elnaz | |

نداشتن تویعنی اینکه دیگری تو را دارد...

.

نمی دانم... نداشتنت سخت تر است

.

یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد

+نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت21:11توسط elnaz | |

 

 

...رفتنت...

 

...نبودنت...

 

...نامردیت...

 

نه اذیتم کرد نه حتب ثانیه ای برایم سوال شد

 

فقط بغضی در گلو دارم که سوال شده برایم

 

چگونه نگاهت کرد که مرا تنها گذاشتی؟؟؟

 

+نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت20:52توسط elnaz | |

خوابیده بودم کابـوس میدیدم...


از خواب بلند شدم تا به آغوشـت پناه ببرم...


افســـــــوس...


یادم رفته بود که از نـبودنت به خـواب پناه برده بودم

+نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت20:48توسط elnaz | |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد